
جمال الدین محمد، معروف به جمال الدین سیدی یا جمال سیدی و متخلص به عرفی از گویندگان پر آوازه قرن دهم هجری قمری است. جمال الدین عرفی شیرازی آن که مرگی زود هنگام او را ربود، آثار پسندیده از خود به جای نهاد. پدرش زین الدین علی بلو، داروغه شیراز بود. جمال الدین عرفی شیرازی، در سال 923 هجری قمری در شیراز، به دنیا آمد. او، در شهر خویش، ادبیات ، پزشکی، منطق و حکمت آموخت و در موسیقی، ردیف ها را فرا گرفت و خط نسخ را خوش می نوشت، که بارقه شاعرانه او جستن کرد و به حلقه های ادبی شهر خویش راه یافت. عرفی شاعر به زودی مشهور شد و همشهریانش او را تخلص شاعرانه عرفی دادند و با شاعرانی چون عارف لاهیجی و قیدی شیرازی هم دوره بود. به حق می توان گفت که عرفی، از آن نوادر بوده است که هنر، همه زوایای وجود او را زیر تاثیر خود گرفته است. با سن و سال اندک خویش، در خوشنویسی ،موسیقی و شعر پایه و مایه ای به هم رسانده بود.
اما یک رویداد، روزگار عرفی را دگرگون کرد. بدین سان که عرفی شاعر بیست ساله را بیماری آبله، به زشت رویی نشاند، چنان که همشهریانش از او گریزان بودند و این زشت رویی، بعدها پایه مفاخره های تند او شد.
عرفی، شش سالی بدین وضع و حال، در شیراز ماند و در بیست و شش سالگی، از شهر خویش به هند رفت. در آن روزها، تیموریان، بر هند فرمان می راندند و پادشاهانی چون اکبر، جهانگیر و … شاعران فارسی زبان را می نواختند. در آن روزگار، با آن که صفویان، نخستین دولت وحدت ملی را پس از حمله عربان، در ایران پدید آورده بودند و یکی از پایه های این وحدت زبان فارسی بود، اما، شاعران فارسی زبان، مورد علاقه دربار قزوین یا اصفهان نبودند و نوازشی نمی دیدند، زیرا در دربار صفوی، زبان ترکی بر زبان فارسی غلبه داشت لیکن، دربار هند، مامن امنی برای شاعران فارسی زبان بود و نواخت بسیار می دیدند.
عرفی به هند رفت و امیرالشعرای دربار( فیضی) او را پذیرا شد و در حمایت خود گرفت. این نیز یکی از خوشبختی های عرفی بود، زیرا این امیرالشعراها، کلید اقبال شاعران دیگر بودند و اگر از آنان مهری نمی دیدند، کارشان گشایشی نمی یافت. اما، فیضی، عرفی را در دربار هند و هم نزد شاعران آن دیار به گرمی پذیرفت. اما، آن مایه از زشتی که در کار این جوان شیرازی بود، پیوسته او را ناکام می گذاشت، چنان که او، نه تنها خود را از همه شاعران روزگار خویش برتر می دانست، که از انوری و خاقانی و نظامی نیز بهتر می شمرد و اینهمه، مایه رنجش شاعران همروزگار خود شد. عرفی به ناگاه، در سال 999 هجری قمری، به اسهال درگذشت و جنازه ایشان را از لاهور به نجف اشرف انتقال دادند. هم روزگارانش، مرگ بی هنگام او را بهره بی ادبی های وی به نظامی دانسته اند.
در شعر عرفی، آگاهی او به مقدمات دانش هایی چون پزشکی و حکمت و منطق آشکارست و به کارگیری این اصطلاحات، سبب شده است تا کسانی، آثار عرفی شیرازی را شرح کنند. اما، با این همه،کلام او به ویژه در قصیده ها، روان و استواراست. غزل عرفی، از رده غزل های رایج در سده های دهم و یازدهم نیست، زیرا، نازک خیالی و مضمون بندی های آن روزگار، به غزل های او راه نیافته است. اما، این غزل ها، از عواطف و آرزوهای روزگار جوانی و اندوه ناکامی ها سرشار است. از عرفی شیرازی، مثنوی هایی نیز بازمانده است، که چندان توفیق آمیز نبوده است. مجمع الابکار که به سبک و سیاق مخزن الاسرار نظامی سروده شده است( مجمع الابکار، منظومه ای در حدود یکهزار و چهارصد بیت است)، فرهاد و شیرین که ناتمام مانده است ( مشتمل بر چهارصدوچهل بیت است) و ساقی نامه، که فخرالزمانی در تذکره میخانه، آن را نقل کرده است. عرفی، از شاعرانی است که در ایران ، هند و روم شناخته و مشهور است. دیوان عرفی، بارها در هند به چاپ رسیده است که از آن جمله چاپ لکنهو، به سال 1880میلادی است. در ایران یک بار از سوی کتابفروشی علمی و هم چنین یک بار از سوی کتابخانه سنایی منتشر شده است.
در این قسمت میخواهم شما را با صنایع دستی تبریز ، یکی از زیباترین شهرهای ایران آشنا کنم. کشور عزیزمان ایران، شهرهای گوناگون با فرهنگ و هنرهایی زیبا در دل خود جای داده است. تبریز هم شهری زیباست که صنایع دستی و هنرهای زیبایی را در دل خود جای داده است. شهر تبریز سال هاست که در زمینه صنایع دستی جز چند شهر اول ایران در این حوزه است. با خرید صنایع دستی و سوغات تبریز میتوانیم خاطرات زیبای سفرمان را همواره به یاد داشته باشیم. همچنین با بازدید صنایع دستی شهر تبریز علاوه بر لذت خرید، مشوق خوبی برای این هنرمندان این صنایع زیبا خواهیم بود. معروف ترین صنایع دستی تبریز فرش و قالی، چرم دوزی، گلیم بافی، سفالگری و محصولات سرامیکی است. در ادامه توضیح مختصر و عکی صنایع دستی تبریز را آورده ام.
صنایع دستی دیگری که میتوان به آن اشاره کرد:
فرش و قالی تبریز
قالی ایران، در سطح جهانی شهرت بسیاری دارد ولی از میان شهرهای ایران قالی تبریز شهرت بسیاری دارد، بطوری که به تبریز لقب شهر جهانی صنایع دستی و بافت فرش داده شده است. قالی بافی یکی از صنایع دستی استان آذربایجان می باشد که قدمتش به دوران سلجوقیان و ایلخانیان باز می گردد. پس از آن دوران تکاملی آن همزمان با تیموریان و بعد از آن صفویان بود. در زمان صفویان طرح هایی چون گل و بوته، سجاده ای، حیوانات، لچک و ترنج، مخصوصا نقش گل شاه عباسی رواج یافت و برای بافت از نخ های ابریشمی استفاده میشد که ظرافت خاصی را به آن داده و آثار نفیسی خلق شد. بسیاری از این آثار ارزشمند که از گذشته بجا مانده است، را میتوان در موزه های مشهور دنیا بازدید کرد. هنرمندان آذربایجانی نقش به سزایی در احیا و حفظ قالی بافی در ایران داشتند. بافت قالی همچنان در بسیاری از روستاها و شهرهای استان آذربایجان رواج دارد. علاوه بر اینکه این آثار ارزشمند به بازارهای داخلی هم عرضه می شوند. بخش مهمی از صادرات ایران به قالیچه ها و قالی تبریز اختصاص دارد.
پیشنهاد می کنم برای خرید و بازدید از این فرش ها و تابلو فرش های زیبا به بازار مظفریه تبریز مراجعه کنید. ایده ی جدیدی که با فرش های تبریز ادغام شده است هنری به نام چرم فرش است که شهرتی بسیاری پیدا کرده است. این فرش ها که ادغام فرش و چرم و ورنی است بعنوان زیرانداز تزئینی و فرش و … استفاده می شود و با دکوراسیون خانه های امروزی هماهنگ است.
چرم تبریز
چرم تبریز، پیشینه ی پرآوازه ای در کشور ایران دارد، در شهر تبریز تولیدکنندگان بسیاری، مشغول به این حرفه یافت. از جمله مهمترین فرآورده های ساخته شده از چرم در این استان کفش است. کفش چرم تبریز جایگاه بالایی در ایران و حتی خارج از آن دارد و بعنوان یک برند با کیفیت شناخته شده است. پیشنهاد میکنم با خرید کیف و کفش یا دیگر فراورده های چرمی تولید شده تبریز، قسمتی از هنر و صنایع دستی تبریز را به همراه خود داشته باشید. برای تهیه محصولات چرمی دست دوز تبریز بهتر است به بازار کفش در بازار تاریخی تبریز سری بزنید.
گلیم بافی تبریز
گلیم بافی تبریز، یکی دیگر از صنایع دستی شهر تبریز است، که رواج بسیاری در این منطقه و آذربایجان دارد. گلیم در دسته ی صنایع زیر انداز محسوب شده و از پشم گوسفندان، ابریشم، موی بز بافته می شود. معروف ترین گلیمی که در تبریز به چشم می خورد گلیم شاهسون است. مشخصه ظاهری گلیم شاهسون، وجود نگاره های بزرگ و برجسته است که با نوارهای باریک و پیچیده از هم جدا شده اند و رنگ های ملایمی مخصوصا صورتی، سبز، درصد کمی قهوه ای و آبی تیره به چشم می خورد. با نگاه به گلیم های خطه آذربایجان میتوان فهمید تفاوت بسیاری از لحاظ ظاهر در گلیم های بافته شده اقوام مختلفش است.
گلیم دورو یا ساده و گلیم سوماک که «ورنی» هم به آن می گویند دو نوع گلیم است که در تبریز عرضه می شود. گلیم ورنی تار و پود نازک از نخ پنبه ای و پشمی دارد همچنین طرح آن معمولا حیوانات است. در نوع ساده تار پنبه ای و پود پشمی دارد. به طور کلی هیچ یک از بافنده های گلیم از طرح و نقشه ی خاصی استفاده نمی کنند و همه ی طرح ها، ایده ی ذهنی خودشان است . گلیم در ابتدا به منظور روانداز، زیرانداز، کف پوش و .. استفاده می شد، اما اکنون بعنوان یک پوشش مدرن در خانه ها استفاده می شود.
سفال و سرامیک تبریز
محصولات سفالی و سرامیک(به سفال سفید معروف است) یکی از صنایع دستی رایج در شهر تبریز است علاوه بر تولید در تبریز، کارگاه های تولید آن در شهر زنور هم قرار دارد. همچنین در شبستر، سفال گری قدمت طولانی دارد و در تبریز میتوان این آثار ارزشمند را یافت. سفال و سرامیک تبریز از نوعی خاک مرغوب تولید می شوند. برای بازید از آثار سفالی میتوانید به موزه ی سفال تبریز مراجعه کنید این موزه خانه علوی است جایی که شما میتوانید در کنار بازدید یک اثر تاریخی زیبا، این سفال های زیبا را ببینید. حتما بعنوان یادگاری و سوغات در سفر به شهر تبریز سفال های زیبایش را به ارمغان ببرید. همچنین مجسمه های سفالی ساخته را میتوانید در موزه مشروطه تبریزبازدید کنید.
یکی از بزرگ ترین برجستگان ادب ایران، شیخ مشرف الدین مشهور به شیخ سعدی یا شیخ شیراز است. تاریخ زندگی شیخ سعدی چندان مشخص نیست ولی در کتابهای تاریخی بنا به آنچه گزارش شده در بین سال های 600 تا 610 هجری قمری در شهر شیراز به دنیا آمدند. خانواده ایشان اهل علم ، دین و ادب بودند. مشوق اصلی سعدی در دوران کودکی پدر بزرگوارشان بوده و تحت نظارت پدرشان به اطلاعات گسترده در زمینه تاریخ و ادبیات ایران رسیدند. با درگذشت پدر در سن 12 سالگی، سرپرستی سعدی به مادرشان محول شد. ایشان پس از فراگیری مقدمات علوم از شهر شیراز به بغداد رفته و به تکمیل دانش خود در مدرسه نظامیه پرداخت. سعدی در مدرسه نظامیه پیش استادان مشهوری نظیر سهروردی علم آموخت. ایشان پس از پایان دوره به حجاز، شام و سوریه برای افزودن دانش و تجربه سفر کرد و سپس راهی سفر زیارت خانه خدا شد. سپس سعدی در زمان پادشاهی اتابک ابوبکر بن سعد به شهر شیراز برگشت و دو آثار معروف خود را به نام های بوستان و گلستان را خلق نمود و تقدیم به اتابک و پسرش سعد بن ابوبکر کرد. بدین جهت به اعتقاد عده ای، ایشان لقب سعدی را از نام سعد بن ابوبکر گرفته است.
مهارت های سعدی در توصیف تجربه های تلخ وشیرین زندگی مردمان با به کار بردن احساسات عاشقانه و لحظه های شوق و دوری، شکوه و عظمتی به آثارش می بخشید که حتی در دوران زندگیش نیز سرمشق نویسندگان و شاعران بود. بدین ترتیب بعضی از سخن سرایان به تبعیت از گلستان و بوستان به خلق آثار پرداختند. سعدی در گونه های شعری نظیر غزل ،قصیده و رباعی شاهکارهای عظیمی را بوجود آورد. ایشان در سرودن قصیده های ساده و روان شهرت داشته و مضمون اکثر آن ها درباره نصیحت، نعت خداوند،مرثیه و مدیحه است. از ویژگی های منحصر بفرد سعدی در نثر مسجع است که به جای به کاربردن جملات ساختگی و مشکل، از جملات ساده و روان و در عین حال شیرین و گوشنواز استفاده می کرد. غزلیات وی بیشتر در مضمون احساسات عشقی است که براستی تجربه گردیده بود. سعدی علاوه بر اشعار فارسی، بر ادبیات عرب هم تسلط داشت و اشعار عربی هم سرود که موجب تحسین شاعران عربی قرار گرفت. شیخ سعدی آثار ارزشمندی را از خود به جا گذاشت که تمام آن ها از نظم و نثر تحت عنوان کلیات سعدی جمع آوری شده است.
هرگز پر طاووس کسی گفت که زشتست؟ یا دیو کسی گفت که رضوان بهشتست؟
نیکی و بدی در گهر خلق سرشتست از نامه نخوانند مگر آنچه نوشتست
آثار منثور سعدی عبارتند از:
کتاب گلستان سعدی ، از شاهکارهای ادبی جهان به حساب می آید. این کتاب دارای نثر روان و آمیخته با شعر است. سعدی در یک دیباچه و هشت باب مجموعه داستان هایی را بیان می کند که به گونه ای نگاه مخاطب را به زیبایی ها و زشتی های زندگی اجتماعی گشوده کرده و هرکدام به تنهایی می تواند سرمشق زندگی انسان ها قرار گیرد. کتابی کوچک با نثر بسیار روان و آمیخته با شعر است که شاعر در یک دیباچه و هشت باب مجموعه داستانهایی را روایت میکند که در هر یک از این حکایتها به نوعی چشم خواننده به زشتیها و زیباییهای زندگی اجتماعی گشوده شده و هرکدام به تنهایی می تواند سرمشق زندگی انسان ها قرار گیرد.کتاب مجالس پنج گانه، رساله در عقل و عشق، رساله در پاسخ صاحب دیوان و کتاب نصیحه الملوک
آثار منظوم سعدی عبارتند از:
کتاب بوستان یا سعدی نامه، از شاهکارهای شعر فارسی و در 10 باب تنظیم شده و در مضمون اخلاق، تربیت، وعظ و تحقیق است. کتاب قصائد عربی، قصائد فارسی، مراثی، ملمعات و مثلثات، ترجیعات، طیبات، بدایع، خواتیم، غزل قدیم، صاحبیه، خبیثات، رباعیات و مفردات
شیخ سعدی اگرچه با تعدادی از دربارها ارتباط داشت اما شاعری درباری نبود و به اعتقادات آزادی منشانه خود پابرجا بود. استاد سخن ایران سال 691 هجری قمری درگذشت و در شیراز به خاک سپرده شد. آرامگاه سعدی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع شده است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده می شود.
صنایع دستی شیراز ، محبوبیت خاصی در بین گردشگران ایرانی و خارجی دارند و نمادی از زیبایی های شهر شیراز هستند. با گذر از بازارهای قدیمی شیراز،مانند بازار وکیل،آثار هنری زیبایی،که توسط هنرمندان خوش ذوق شیرازی ساخته شده به چشم میخورد، که در شهر شیراز و حومه آن تولید می شوند. عشایر و روستاییان استان فارس، آثاری هنر و صنایع دستی زیبایی را خلق می کنند که محل عرضه ی آن ها شهر شیراز است. از شاخص ترین صنایع دستی شیراز که زبانزد عام و خاص هستند، میتوانم به قالی، گلیم، گبه، جاجیم، خاتم کاری، منبت کاری اشاره کنم. که در ادامه شرح مختصری از هر کدام آورده ام.
دیگر صنایع دستی شیراز عبارتند از:
گلیم شیراز
گلیم، نوعی کف پوش گرم و نرمی می باشد که توسط دار، از پشم گوسفند و بز یا نخ ابریشمی بافته می شود. همچنین یکی از اولین دست بافته های بشر بشمار می آید. قدیمی ترین گلیم موجود در ایران به دوران اشکانیان باز می گردد.
استان فارس در زمینه بافت گلیم از شهرت خاصی برخوردار است. یکی از فعالیت های زنان و دختران روستایی و عشایر قشقایی بافت گلیم است. بافندگان، برای بافت گلیم، از نقشه های خاصی استفاده نمی کنند و بیشتر یک مدل ذهنی است که از نسل های پیشین، سینه به سینه انتقال یافته است، و تنها یکسری تغییرات جزئی در چارچوب آداب و رسوم داشته اند. با ورود هنر گلیم بافی به شهرها تا حدودی بافت گلیم با نقشه های معین انجام می شد.
گلیم قشقایی که براحتی در بازار های شیراز یافت می شود، یکی از محبوب ترین صنایع دستی شیراز بشمار می آید، که مورد توجه ایرانیان و توریستان خارجی است. از گیلم بعنوان وسیله ای تزیینی، کف پوش، روانداز، کیسه ، خورجین و … استفاده می شود.
فرش و قالی شیراز
در تجارت فرش، تمام قالی های بافته شده در استان فارس به قالی شیراز معروفند. قالی و فرش شیراز محبوبیت و شهرت جهانی دارد. قالی نوعی کف پوش است، که از الیاف پنبه ای یا پشم و بعضی اوقات ابریشم بافته می شود. در استان فارس بافندگی، هنر روستائیان و عشایر است. یکی از فعالیت های عمده ی عشایر قشقایی و ایل خمسه، بافتن قالی است. قالی های شیراز از لحاظ مشخصات فنی مانند نوع گره، چله کشی، دار، رجشمار، ابعاد، نحوه ی پود کشی منحصر بفرد هستند.
از نظر ویژگی های ظاهری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
علاوه بر دو نوع معرفی شده نقش هایی همچون وزیر مخصوص، قالی های عکسی و تخت جمشید در شیراز به چشم میخورند. رنگ های استفاده شده در قالی شیراز غالبا لاکی، صورتی، سرخابی، ارغوانی، قهوه ای، سفید، دوغی، طلایی، آبی، سرمه ای، انواع سبز و زرد می باشد.
برای دیدن فرش های گرانبهای استان فارس می توانیم سری به موزه های شیراز بزنیم و از نزدیک این آثار فاخر را ببینیم.
گبه شیراز
گبه یکی دیگر از دست بافته هایی است، که عشایر فارس برای مصرف خود می بافند. گبه نوعی قالی از جنس پشم چهارپایان و پرزهایی به طول حداقل یک سانتی متر و سه تا هشت پود در هر ردیف است. یکی از تفاوت های گبه با قالی در اندازه ی همین پرزها و تعداد پودها می باشد.
گبه از نظر اندازه به سه دسته تقسیم می شود:
که با توجه به نوع مصرف اختلافات جزئی در بافت دارند.
گبه های قشقایی معمولا تنوع بسیاری در رنگ و نقش دارند، بر خلاف گبه های سایر نقاط ایران که خود رنگ هستند. گاهی گبه های شیراز ، با ترکیب رنگ های محدود به چشم می خورند. نقش و طرح گبه میراثی از گذشتگان و یا ابداعی است. شیر طرح محبوب عشایر قشقایی شیراز است، که از لحاظ باستانی اهمیت زیادی دارد و نماد جوانمردی است. همچنین الهام گرفته از حضور شیر، در دشت های اطرافشان می باشد. دیگر طرح های استفاده شده ترنج، ستاره، لچک، نقش خشتی، نقش حیوانات و…. است.
این گبه های زیبا را می توانیم با اندازه های 100*200 و 200*115 در بازار های شیراز ببینیم و بعنوان یادگاری از شیراز برای خود و عزیزانمان ببریم.
جاجیم شیراز
با عبور از بازار قدیم شیراز کیف وکفش ها، روانداز و پارچه هایی می بینیم که به آن ها جاجیم می گویند. عشایر معمولا جاجیم را برای پوشاندن اثاثیه و رختخواب های خود می بافند و از این رو نام محلی آن «پوشن» است. جاجیم شیراز در رنگ های مختلف بافته می شود و در بافتشان بیشتر رنگ های روشن بکار برده می شود.
نقش های بکار رفته در جاجیم های شیراز شطرنجی، کنگره، حوض، لوزی و … هستند. در این میان دست بافته هایی به چشم می خورد بصورت گل برجسته و سوزنی که خاص عشایر فارس است، شباهت بسیاری با گلیم ها دارند با این فرق که قسمت هایی از آن ها برجسته است.
خاتم کاری شیراز
هنر خاتم کاری در ایران ریشه ای کهن دارد. خاتم کاری هنر اکثر شهرهای ایران است، ولی شیراز در این زمینه زبانزد خاص و عام است. میتوان یکی از ارزشمندترین صنایع دستی شیراز را خاتم کاری دانست. علت برتری خاتم های شیراز تفاوت در مراحل انجام کار است. قدمت این هنر به دوران صفوی باز میگردد و بهترین نمونه آن مسجد جامع عقیق شیراز می باشد.
خاتم سازی نوعی هنر ظریف است، که سطح اشیای چوبی را با مثلث های کوچک به شکل موزائیک می آرایند. مواد اولیه ی خاتم سازی چوب، عاج، استخوان، برنج و طلا است. هر چه دقت، ظرافت این طرح ها بیشتر باشد و منظم تر باشند خاتم مرغوب تر است. فاکتور دیگر تاثیر گذار بر مرغوبیت خاتم کاری، کیفیت مواد اولیه کار است. مرغوبترین خاتم ها «پره وارو» و «سیم» هستند.
بسیاری از توریستان به دنبال این صنایع دستی زیبا هستند که معمولا بروی جعبه طلا ، جعبه ارایشی، قاب عکس و آینه و .. بکار رفته است.
منبت کاری شیراز
منبت کاری در شیراز رونق بسیاری دارد. هنر کنده کاری و طراحی بر اساس یک نقشه مشخص بر روی چوب را منبت کاری می گویند. این هنر در شهر آباده از استان فارس قدمت طولانی دارد، بطوری که با توجه به آنچه درباره گذشته تخت جمشد آمده، حاکی از آن است که ستون های تخت جمشید توسط تیرهای چوبی منبت کاری پوشیده شده اما طعمه آتش شده اند. منبت با توجه به قابلیت هایی که دارد میتواند یک چوب ساده را به یک وسیله زیبای تزیینی تبدیل کند و ارزش آن را چند برابر نماید. این هنر زیبا را میتوانیم بر روی ظروف، مبلمان، صفحات شطرنج، میز و جعبه ها مختلف ببینیم. حتی منبت در هنرهای حجاری و گچ بری هم استفاده شده است.
در تاریخ 22 آبان سال 1394 در ساعت 7:05 صبح از محل دفتر مدیریت گروه (آقای قمصری) به سمت زشک حرکت کردیم.البته در ابتدای برنامه متوجه یک چیز عجیب شدیم و آن حضور دو نفر بدون هماهنگی قبلی در برنامه بود.
قبل از شروع گزارش بگویم که این برنامه ، بی شک یکی از بهترین برنامه های ما بوده است …
در راه در هر ماشینی اتفاقات خاص و جالبی افتاد که بسیار هیجان انگیز بود و البته خصوصی که نمی توان در گزارش به آن اشاره کرد …
پس از طی مدت زمان حدود 40 دقیقه به محل از قبل بررسی شده (توسط راهنمای محترم گروه ، آقای کمالی) در روستای فوق العاده زیبای زشک رسیدیم.واقعا در پاییز، این روستا فوق العااااده زیباست.
پس از پارک ماشین ها در محل های مناسب (که در تصویر بالا مشخص است) از مسیر یک کوچه باغ بسیار زیبا شروع به حرکت کردیم.
در مسیر علاوه بر استفاده از طبیعت فوق العاده زیبای این روستا، دوستان شیطنت هایی هم در جهت ایجاد لحظات بیادماندنی ، می کردند.برخی از همراهان عزیز هم در حال گرفتن عکس در قسمت های مختلف این مسیر بودند.
شیب مسیر حدود 20 درجه بود که برای برخی از دوستان طی کردنش کمی سخت بود! در این مسیر فوق العاده زیبا رودخانه ، استخر طبیعی ، کوه ، جنگل و … دیدیم و واقعا لحظات استثنایی را گذراندیم.واقعا جای همه طبیعت دوستان گرامی خالی بود.
کم کم به باغ جناب آقای کمالی و خانواده عزیزشان رسیدیم.امید عزیز و چند نفر دیگر از جمله آقای خزاعی در حال درست کردن صبحانه بودند ، آن هم عجب صبحانه ای.املت آتیشی فوق العاده خوشمزه به همراه کلی مخلفات در داخل آن.
در حین طبخ املت توسط امید عزیز و جناب آقای مستقل به همراه خانواده محترمشان ، برخی از دوستان شروع کردند به بازی های متنوع از جمله هفت و والیبال …
صبحاااانه حاظر شد و خوردیم (دیگه نمی خوام بیش از این دلتون بسوزه و اذیت بشید ، پس توضیح نمیدم )
پس از صرف صبحانه بسیار لذیذ در طبیعتی بکر و روح انگیز و صرف چای آتیشی کم کم رفتیم برای بازیهای گروه نشاط آوران که در همین حین خانم فروهر مارو هیجات زده کردند !!! دو کیکی که خودشون و دوستشون درست کرده بودند را به همه دوستان تعارف کردند و همه از این کیک های فوق العاده خوشمزه خوردند.جا داره اینجا از ایشون هم تشکر ویژه بکنیم.
تعدادی از کوهنوردان حرفه ای گروه هم رفتند برای کوه پیمایی کوه های اطراف خونه باغ …
و البته ما هم برای بازی به همراه تعداد زیادی از دوستان رفتیم داخل خانه باغی که امیدجان تدارک دیده بود.وااااااااااای.می دونید داخلش چی بود ؟!!!
حدس بزنید …
تو هوای سرد چی می چسبه ؟!!!!!
بلـــــــــــــــــــــــــــه.درست حدس زدید.
کرسی …
در مورد کرسی هم زیاد توضیح نمیدم.نمی خوام زجر بکشید …
پانتومیم بازی کردیم و هفت.
جاتون خالی چقدر پانتومیم خوش گذشت و چقدر خندیدیم.در حدی که چند نفر فک درد و دل درد گرفتند…
کم کم به زمان ناهار نزدیک شدیم و جوجه های آتیشی رو بین دوستان عزیزم پخش کردیم.
امیر کمالی عزیز برای طبخ جوجه زحمت بسیار کشید و البته امید کمالی هم در حال به سیخ کشیدن جوجه بود.خانواده جناب مستقل هم که مثل همیشه از هیچ کمکی دریغ نمی کردند.
جوجه ها آماده شد و همه دوستان عزیزم ناهارشون رو در هر شرایطی که دوست داشتند ، خوردند.
پس از صرف ناهار باز هم کلی بازی کردیم و بهمون عجیب خوش گذشت.امیر کمالی عزیزم هم با آب سرد و کمی آب گرم ظرف هارو شست …
واقعا جا داره اینجا از زحمات داداش آقای کمالی (راهنمای گروه) یعنی امیر کمالی واقعا تشکر کنم.
کم کم هوا تاریک شد و فانوس روشن کردیم و … . عجب شب زیبا و پرستاره ای بود.ستاره ها بسیار به ما نزدیک بوند و …
جا داره اینجا سلامی بکنیم به آقای صادق خزاعی.سلام صادق ، سلام ….!!!!!!!
خلاصه اوقات فوق العاده ای بود.
جای همه خالی …
در پایان جا داره از سرکار خانم گنجعلی هم بابت عکس های بسیار زیبایی که برای این گزارش و سایت گرفتند و در اختیار ما قرار دادند تشکر کنم.
حدود ساعت 17:20 هم کم کم دوستان شروع به بازگشت به شهر کردند.
دوستتون دارم
(امیر قمصری)